نشلجي

نشلجي

فرهنگي، ديني و قرآني

ریشه خرافه جهل است بحث خرافه و اعتقاد به آن مربوط به امروز و دیروز نیست و از قدیم الایام وجود داشته است. به عنوان مثال داستان قمر در عقرب (ماه بد و خوب)، در اشعار حافظ هم هست، اما قاعدتا وقتی چیزی علمی نیست یا باید فراعلم (فرادانش) باشد یا فروعلم که به آن خرافه می گویند. بحث خرافه و اعتقاد به آن مربوط به امروز و دیروز نیست و از قدیم الایام وجود داشته است. به عنوان مثال داستان قمر در عقرب (ماه بد و خوب)، در اشعار حافظ هم هست، اما قاعدتا وقتی چیزی علمی نیست یا باید فراعلم (فرادانش) باشد یا فروعلم که به آن خرافه می گویند. در خصوص خرافه های رایج در ازدواج هم باید گفت اصولا این قبیل باورها، دو وجه بیشتر ندارد یا تاثیرگذار است یا نیست، اما مهم این است که تاثیرپذیری از آن به ماهیت خرافه بستگی ندارد، بلکه به میزان تلقین پذیری افراد بستگی دارد. به طور مثال، کسی که به چشم زخم اعتقادی ندارد، دیگران هرچه بد بگویند و انرژی منفی بفرستند، اثر بدی در زندگی فرد نمی گذارد و جو منفی ایجاد نمی کند، اما اگر فردی خود به این قبیل مسائل اعتقاد داشته باشد، با تلقین، تاثیر مثبت و منفی آن را خواهد دید، اما معمولا کسانی که از اعتقادات محکمی برخوردارند و معتقدند به: «لاحول ولاقوه الا بالله»، نه اعتقادی به این خرافه ها دارند و نه برای رفع مشکلات یا نیکبختی خود و اطرافیانشان سراغ آن می روند. ریشه هرگونه خرافه از جمله خرافات رایج در ازدواج، در جهل و نادانی است. یک کوچه تاریک هم سرشار از وهم است، اما اگر یک چراغ قوه در آن روشن کنید، تمام کوچه روشن و جزئیات آن مکشوف شده و تمام توهمات نیز از بین می رود. اما این که چطور این خرافه نشات گرفته از جهل یک فرد یا گروهی از افراد، رایج و شایع می شود به انتقال سینه به سینه آن مربوط است. معمولا این اعتقاد جاهلانه از طریق والدین به فرزندان یا به اطرافیان و دوستان منتقل شده و تبدیل به جهل مرکب و تعصب می شود که عده ای به آن روی آورده و انجام می دهند، بدون آن که به اصل و ریشه آن توجه ای داشته باشند و به این ترتیب کم کم خرافه ها بخشی از عادات و رسوم یک قوم می شود اما شما اعتقاد به این گونه خرافه ها را هیچ گاه در دو دسته از افراد مشاهده نمی کنید؛ اول افراد متقی و با خدا و دوم در عالمان و دانشمندان. در واقع دانش و بینش، دو بالی است که هر فردی می تواند با آن به سوی حقیقت پرواز کند و مادام که هر کدام از اینها نباشد، فرد در معرض آسیب پذیری قرار می گیرد. هرچند در پاره ای موارد هم ممکن است فردی به این دو بال مجهز باشد، اما به دلیل این که تلقین پذیر شده یعنی نتیجه انجام خرافه ای را دیده (ولو به صورت اتفاقی)، دچار القائاتی شده و به برخی خرافات باورمند شود. از سوی دیگر در بحث ریشه یابی می توان گفت خرافه به نوعی از محصولات فرعی و تحریف شده آیین ها و مذاهب است. به این ترتیب که وقتی حقایق امر دین یا آیینی برای افراد مشخص نشود، مردم به سوی تخیلات و وهم روی می آورند که تخیلات هم زائده ها و تولیدات بی شماری دارد. مثلا کافی است شما در تاریکی فکر کنید، هیولایی به چه بزرگی در برابرتان متولد می شود، در حالی که این هیولا در عالم واقع وجود ندارد. خرافه در دنیا باور به خرافات بویژه در بحث ازدواج در تمام کشورها حتی کشورهای پیشرفته هم وجود دارد، به طوری که یک سیاستمدار باسواد و یک فوتبالیست در قلب اروپا هم ممکن است سراغ کمک گرفتن از دعا و جادو یا پیش بینی نتایج بازی اش برود، اما شما هیچ گاه نخواهید دید که یک دانشمند سراغ یک فالگیر برود. این خود نشان می دهد که در کشورهای توسعه یافته هم آدم های توسعه نیافته ای وجود دارند که اهل خرافه اند، ریشه خرافه و جهل است. این جهل لزوما نبود علم نیست، بلکه نوعی بینش است در مقابل دانش. شما همین حالا و در عصر علم و تکنولوژی هم انواع و اقسام خرافه ها را در کشورهای غربی مشاهده می کنید چه در زمینه ازدواج و چه در سایر موارد که افراد باورمند زیادی به اینها معتقدند و گرنه کسی که شک داشته باشد، سراغ فرد آگاه و عالمی رفته و شک خود را برطرف می کند. پس در همان کشورهای توسعه یافته هم افراد باسوادی هستند که به دلیل نوع بینش و باور خود که ریشه در خانواده، جامعه و فرهنگ دارد به این خرافات باور دارند.

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نویسنده: محمد رضا معيني نشلجي ׀ تاریخ: سه شنبه 2 ارديبهشت 1388برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

CopyRight| 2009 , nashalji.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com