تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان نشلجي و آدرس nashalji.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
. فیل در تاریكی
شهری بود كه مردمش, اصلاً فیل ندیده بودند, از هند فیلی آوردند و به خانة تاریكی بردند و مردم را به تماشای آن دعوت كردند, مردم در آن تاریكی نمیتوانستند فیل را با چشم ببینید. ناچار بودند با دست آن را لمس كنند. كسی كه دستش به خرطوم فیل رسید. گفت: فیل مانند یك لولة بزرگ است. دیگری كه گوش فیل را با دست گرفت؛ گفت: فیل مثل بادبزن است. یكی بر پای فیل دست كشید و گفت: فیل مثل ستون است. و كسی دیگر پشت فیل را با دست لمس كرد و فكر كرد كه فیل مانند تخت خواب است. آنها وقتی نام فیل را میشنیدند هر كدام گمان میكردند كه فیل همان است كه تصور كردهاند. فهم و تصور آنها از فیل مختلف بود و سخنانشان نیز متفاوت بود. اگر در آن خانه شمعی میبود. اختلاف سخنان آنان از بین میرفت. ادراك حسی مانند ادراك كف دست, ناقص و نارسا است. نمیتوان همه چیز را با حس و عقل شناخت.